شماره ٣٩

غزلستان :: عرفی شیرازی :: مثنوی

افزودن به مورد علاقه ها
ترک جان در ره آن سرو روان اينهمه نيست
عشق اگر نرخ نهد قيمت جان اينهمه نيست
جزو قيمت نيم اما بقناعت شادم
کانچه محصول زمينست و زمان اينهمه نيست
باغبان را از عشوه گل دل بگرفت
ورنه پژمردگى بيم خزان اينهمه نيست
آخر از شعبده دلگير شود شعبده باز
دل قوى دارکه دستان جهان اينهمه نيست
صفتى به زريانيست مگر زاهد را
ورنه چون باد بروت دگران اينهمه نيست
منزل صلح ميان تو دراز است فغان
ورنه در دين تو با کيش مغان اينهمه نيست
شوق ما راه تماشاگه خود نشناسد
ورنه آرايش گلزار جنان اينهمه نيست
خضر توفيق مگر راهبرت شد عرفى
ورنه خود رهبرى نام و نشان اينهم نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید