ديگجوش

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
اگر چه رند و خراب و گداى خانه به دوشم
گدائى در عشقت به سلطنت نفروشم
اگر چه چهره به پشت هزار پرده بپوشى
توئى که چشمه نوشى من از تو چشم نپوشم
چو ديگجوش فقيران بر آتشم من و جمعى
گرسنه غم عشقند و عاشقند به جوشم
فلک خميده نگاهش به من که با تن چون دوک
چگونه بار امانت نشانده اند به دوشم
چنان به خمر و خمار تو خوابناکم و مدهوش
که مشکل آورد آشوب رستخيز به هوشم
صلاى عشق به گوشم سروش داده به طفلى
هنوز گوش به فرمان آن صلاى سروشم
تو شهريار بيان از سکوت نيم شب آموز
گمان مبر که گرم لب تکان نخورد خموشم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید