غزاله صبا

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
به چشمک اينهمه مژگان به هم مزن يارا
که اين دو فتنه بهم مى زنند دنيا را
چه شعبده است که در چشمکان آبى تو
نهفته اند شب ماهتاب دريا را
تو خود به جامه خوابى و ساقيان صبوح
به ياد چشم تو گيرند جام صهبا را
کمند زلف به دوش افکن و به صحرا زن
که چشم مانده به ره آهوان صحرا را
به شهر ما چه غزالان که باده پيمايند
چه جاى عشوه، غزالان بادپيما را
فريب عشق به دعوى اشگ و آه مخور
که درد و داغ بود عاشقان شيدا را
هنوز زين همه نقاش ماه و اختر نيست
شبيه سازتر از اشگ من ثريا را
اشاره غزل خواجه با غزاله تست
«صبا به لطف بگو، آن غزال رعنا را»
به يار ما نتوان يافت شهريارا عيب
جز اين قدر که فراموش مى کند ما را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید