کاش يارب

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
در ديارى که در او نيست کسى يار کسى
کاش يارب که نيفتد به کسى کار کسى
هر کس آزار من زار پسنديد ولى
نپسنديد دل زار من آزار کسى
آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد
هر که چون ماه برافروخت شب تار کسى
سودش اين بس که بهيچش بفروشند چو من
هر که با قيمت جان بود خريدار کسى
سود بازار محبت همه آه سرد است
تا نکوشيد پى گرمى بازار کسى
غير آزار نديدم چو گرفتارم ديد
کس مبادا چو من زار گرفتار کسى
تا شدم خوار تو رشگم به عزيزان آيد
بارالها که عزيزى نشود خوار کسى
آن که خاطر هوس عشق و وفا دارد از او
به هوس هر دو سه روزيست هوادار کسى
گر کسى را نفکنديم به سر سايه چو گل
شکر ايزد که نبوديم به پا خار کسى
شهريارا سر من زير پى کاخ ستم
به که بر سر فتدم سايه ديوار کسى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید