غزال و غزل

غزلستان :: شهریار :: غزلیات
مشاهده برنامه «غزلیات شهریار» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
امشب از دولت مى دفع ملالى کرديم
اين هم از عمر شبى بود که حالى کرديم
ما کجا و شب ميخانه خدايا چه عجب
کز گرفتارى ايام مجالى کرديم
تير از غمزه ساقى سپر از جام شراب
با کماندار فلک جنگ وجدالى کرديم
غم به روئين تنى جام مى انداخت سپر
غم مگو عربده با رستم زالى کرديم
بارى از تلخى ايام به شور و مستى
شکوه از شاهد شيرين خط و خالى کرديم
روزه هجر شکستيم و هلال ابروئى
منظر افروز شب عيد وصالى کرديم
بر گل عارض از آن زلف طلايى فامش
ياد پروانه زرين پر و بالى کرديم
مکتب عشق بماناد و سيه حجره غم
که در او بود اگر کسب کمالى کرديم
چشم بوديم چو مه شب همه شب تا چون صبح
سينه آئينه خورشيد جمالى کرديم
عشق اگر عمر نه پيوست به زلف ساقى
غالب آنست که خوابى و خيالى کرديم
شهريارا غزلم خوانده غزالى وحشى
بد نشد با غزلى صيد غزالى کرديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید