غزل شماره ۳۰۹۰

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
بجه بجه ز جهان تا شه جهان باشی
شكر ستان هله تا تو شكرستان باشی
بجه بجه چو شهاب از برای كشتن دیو
چو ز اختری بجهی قلب آسمان باشی
چو عزم بحر كند نوح كشتی‌اش باشی
رود به چرخ مسیحا تو نردبان باشی
گهی چو عیسی مریم طبیب جان گردی
گهی چو موسی عمران روی شبان باشی
ز بهر پختن تو آتشیست روحانی
چو پس جهی چو زنان خام قلتبان باشی
ز آتش ار نگریزی تمام پخته شوی
چو نان پخته رئیس و عزیز خوان باشی
چو خوان برآیی و اخوان تو را قبول كنند
مثال نان مدد جان شوی و جان باشی
اگر چه معدن رنجی به صبر گنج شوی
اگر چه خانه غیبی تو غیب دان باشی
من این بگفتم و از آسمان ندا آمد
به گوش جان كه چنین گر شوی چنان باشی
خمش دهان پی آنست تا شكرخایی
نه آن كه سست فكندی زنخ زنان باشی

آتشآسماناخترجهاندهانشبانصبرطبیبقبولمسیح


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید