آخر ای دلبر تو ما را مینجویی اندكی
آخر ای ساقی ز غم ما را نشویی اندكی
آخر ای مطرب نگویی قصه دلدار ما
گر نگویی بیشتر آخر بگویی اندكی
گر بدی گفتند از من من نگفتم بد تو را
این قدر گفتم كه یارا تنگ خویی اندكی
در جمال و حسن و خوبی در جهانت یار نیست
شكرستانی ولیكن ترش رویی اندكی
این غزل را بین كه خون آلود از خون دل است
بوی خون دل بیابی گر ببویی اندكی