غزل شماره ۱۵۷۸
غزلستان ::
مولوی ::
دیوان شمس - غزلیات
من جز احد صمد نخواهم
من جز ملك ابد نخواهم
جز رحمت او نبایدم نقل
جز باده كه او دهد نخواهم
اندیشه عیش بیحضورش
ترسم كه بدو رسد نخواهم
بیاو ز برای عشرت من
خورشید سبو كشد نخواهم
من مایه بادهام چو انگور
جز ضربت و جز لگد نخواهم
از لذت زخمهاش جانم
یك ساعت اگر رهد نخواهم
وقت است كه جان شویم خالص
كاین زحمت كالبد نخواهم
احمد گوید برای روپوش
از احمد جز احد نخواهم
مجموع همه است شمس تبریز
حق است كه من عدد نخواهم
اشعار مرتبط
نظرات نوشته شده