غزل شماره ۱۵۴۵

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
شراب شیره انگور خواهم
حریف سرخوش مخمور خواهم
مرا بویی رسید از بوی حلاج
ز ساقی باده منصور خواهم
ز مطرب ناله سرنای خواهم
ز زهره زاری طنبور خواهم
چو یارم در خرابات خراب است
چرا من خانه معمور خواهم
بیا نزدیكم ای ساقی كه امروز
من از خود خویشتن را دور خواهم
اگر گویم مرا معذور می دار
مرا گوید تو را معذور خواهم
مرا در چشم خود ره ده كه خود را
ز چشم دیگران مستور خواهم
یكی دم دست را از روی برگیر
كه در دنیا بهشت و حور خواهم
اگر چشم و دلم غیر تو بیند
در آن دم چشم‌ها را كور خواهم
ببستم چشم خود از نور خورشید
كه من آن چهره پرنور خواهم
چو رنجوران دل را تو طبیبی
سزد گر خویش را رنجور خواهم
چو تو مر مردگان را می دهی جان
سزد گر خویش را در گور خواهم

بادهبهشتحریفخراباتخورشیدزهرهساقیشرابطبیبطربمخمورمستمطربچشمچهره


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید