غزل شماره ۱۵۲۱

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
من از عالم تو را تنها گزینم
روا داری كه من غمگین نشینم
دل من چون قلم اندر كف توست
ز توست ار شادمان وگر حزینم
بجز آنچ تو خواهی من چه باشم
بجز آنچ نمایی من چه بینم
گه از من خار رویانی گهی گل
گهی گل بویم و گه خار چینم
مرا تو چون چنان داری چنانم
مرا تو چون چنین خواهی چنینم
در آن خمی كه دل را رنگ بخشی
چه باشم من چه باشد مهر و كینم
تو بودی اول و آخر تو باشی
تو به كن آخرم از اولینم
چو تو پنهان شوی از اهل كفرم
چو تو پیدا شوی از اهل دینم
بجز چیزی كه دادی من چه دارم
چه می جویی ز جیب و آستینم

آستینقلمپنهانچین


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید