غزل شماره ۱۱۷۳

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
بشنو خبر صادق از گفته پیغامبر
اندر صفت ممن الممن كالمزهر
جاء الملك الاكبر ما احسن ذا المنظر
حتی ملاء الدنیا بالعبهر و العنبر
چون بربط شد ممن در ناله و در زاری
بربط ز كجا نالد بی‌زخمه زخم آور
جاء الفرج الاعظم جاء الفرج الاكبر
جاء الكرم الادوم جاء القمر الاقمر
خو كرد دل بربط نشكیبد از آن زخمه
اندر قدم مطرب می‌مالد رو و سر
الدوله عیشیه و القهوه عرشیه
و المجلس منثور باللوز مع السكر
اینك غزلی دیگر الخمس مع الخمسین
زان پیش كه برخوانم كه شانیك الابتر
الرب هو الساقی و العیش به باقی
و السعد هو الراقی یا خایف لا تحذر
الروح غد اسكری من قهوتنا الكبری
و ازینت الدنیا بالاخضر و الاحمر
خاموش شو و محرم می‌خور می جان هر دم
در مجلس ربانی بی‌حلق و لب و ساغر

باقیبربطساغرساقیطربعرشعیشغزلمحرممطربپیغام


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید