غزل شماره ۱۱۰۹

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ساقیا باده گلرنگ بیار
داروی درد دل تنگ بیار
روز بزمست نه روز رزمست
خنجر جنگ ببر چنگ بیار
ای ز تو دردكشان دردكشان
دردیی كه كندم دنگ بیار
من ز هر درد نمی‌گردم دنگ
دردی آن سره سرهنگ بیار
روز جامست نه نام و ناموس
نام از پیش ببر ننگ بیار
كیمیایی كه كند سنگ عقیق
آزمون كن بر او سنگ بیار
صیقل آینه نه فلكست
ز امتحان آهن پرزنگ بیار
چشمه خضر تو را می‌خواند
كه سبو كش دو سه فرسنگ بیار
پس گردن ز چه رو می‌خاری
نك ظفر هست تو آهنگ بیار
حرف رنگست اگر خوش بویست
جان بی‌صورت و بی‌رنگ بیار
كم كنی رنگ بیفزاید روح
بوی روح صنم شنگ بیار
لب ببند از دغل و از حیلت
جان بی‌حیلت و فرهنگ بیار

آهنگآینهبادهبزمجامساقیسبوصنممستچشمچشمهچنگگردن


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید