روی تو به رنگریز كان ماند
زلف تو به نقش بند جان ماند
گر سایه برگ گل فتد بر تو
بر عارض نازكت نشان ماند
روزی گذرد ز هجر تو سالی
مسكین عاشق چنان جوان ماند
دلتنگ نیم اگر چه دل تنگم
كخر دل من بدان دهان ماند
در چشم من آی تا تو هم بینی
یك تن كه به صد هزار جان ماند