غزل شماره ۶۱۷

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
چشم از پی آن باید تا چیز عجب بیند
جان از پی آن باید تا عیش و طرب بیند
سر از پی آن باید تا مست بتی باشد
پا از پی آن باید كز یار تعب بیند
عشق از پی آن باید تا سوی فلك پرد
عقل از پی آن باید تا علم و ادب بیند
بیرون سبب باشد اسرار و عجایب‌ها
محجوب بود چشمی كو جمله سبب بیند
عاشق كه به صد تهمت بدنام شود این سو
چون نوبت وصل آید صد نام و لقب بیند
ارزد كه برای حج در ریگ و بیابان‌ها
با شیر شتر سازد یغمای عرب بیند
بر سنگ سیه حاجی زان بوسه زند از دل
كز لعل لب یاری او لذت لب بیند
بر نقد سخن جانا هین سكه مزن دیگر
كان كس كه طلب دارد او كان ذهب بیند

اسراربوسهبیابانسخنطربعاشقعشقعقلعیشلعلمستوصلچشم


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید