غزل شماره ۶۰۲

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
آن كس كه تو را دارد از عیش چه كم دارد
وان كس كه تو را بیند ای ماه چه غم دارد
از رنگ بلور تو شیرین شده جور تو
هر چند كه جور تو بس تند قدم دارد
ای نازش حور از تو وی تابش نور از تو
ای آنك دو صد چون مه شاگرد و حشم دارد
ور خود حشمش نبود خورشید بود تنها
آخر حشم حسنش صد طبل و علم دارد
بس عاشق آشفته آسوده و خوش خفته
در سایه آن زلفی كو حلقه و خم دارد
گفتم به نگار من كز جور مرا مشكن
گفتا به صدف مانی كو در به شكم دارد
تا نشكنی ای شیدا آن در نشود پیدا
آن در بت من باشد یا شكل بتم دارد
شمس الحق تبریزی بر لوح چو پیدا شد
والله كه بسی منت بر لوح و قلم دارد

تبریزحلقهخورشیدزلفسایهشیرینعاشقعیشقلمنگار


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید