غزل شماره ۵۱۴

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
قصد سرم داری خنجر به مشت
خوشتر از این نیز توانیم كشت
برگ گل از لطف تو نرمی بیافت
بر مثل خار چرایی درشت
تیغ زدی بر سرم ای آفتاب
تا شدم از تیغ تو من گرم پشت
تیغ حجابست رها كن حجاب
بر رخ من گرم بزن یك دو مشت
وصف طلاق زن همسایه كرد
گفت به خاری زن خود هشت هشت
گفت چرا هشت جوابش بداد
در عوض زشت بدان قحبه رشت
بهر طلاقست امل كو چو مار
حبس حطامست و كند خشت خشت
آتش در مال زن و در حطام
تا برهی ز آتش وز زاردشت
بس كن و كم گوی سخن كم نویس
بس بودت دفتر جان سر نوشت

آتشتیغحجابسایهسخنلطفمست


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید