غزل شماره ۱۲۴

غزلستان :: مولوی :: دیوان شمس - غزلیات
مشاهده برنامه «دیوان شمس» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ساقی تو شراب لامكان را
آن نام و نشان بی‌نشان را
بفزا كه فزایش روانی
سرمست و روانه كن روان را
یك بار دگر بیا درآموز
ساقی گشتن تو ساقیان را
چون چشمه بجوش از دل سنگ
بشكن تو سبوی جسم و جان را
عشرت ده عاشقان می را
حسرت ده طالبان نان را
نان معماریست حبس تن را
می بارانیست باغ جان را
بستم سر سفره زمین را
بگشا سر خم آسمان را
بربند دو چشم عیب بین را
بگشای دو چشم غیب دان را
تا مسجد و بتكده نماند
تا نشناسیم این و آن را
خاموش كه آن جهان خاموش
در بانگ درآرد این جهان را

آسمانجهانزمینساقیسبوشرابعاشقعشرتمستمعماچشمچشمه


مشاهده برنامه در فروشگاه اپل


اشعار مرتبط



نظرات نوشته شده



نظر بدهید