شماره ٢٥٢: خواريست بهر کج منش از راست روان بحث

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
خواريست بهر کج منش از راست روان بحث
بر خاک فتد تير چو گيرد بکمان بحث
گويائى آئينه بس است از لب حيرت
حيف است شود جوهر روشن گهران بحث
تمکين چقدر خفت دل ميکشد اينجا
کز حرف بد و نيک کند کوه گران بحث
با تيشه چرا چيره شود نخل برومند
با خم شده قامت مکن اى تازه جوان بحث
ماتمکده علم شمر مدرسه کانجاست
انصاف بخون غوطه زن و نوحه کنان بحث
گر بيخردى ساز کند هرزه زبانى
بگذار که چون شعله بميرد بهمان بحث
آن کيست که گردد طرف مولوى امروز
يک تيغ زبان دارد و صد نوک سنان بحث
از جوش غبار من و ما عرصه امکان
بحريست که چيده است کران تا بکران بحث
دل شکوه آن حلقه گيسو نپسندد
هر چند کند آينه با آينه دان بحث
با خصم دل تيغ بود حجت مردان
زن شوهر مرديکه کند همچو زنان بحث
بيدار شد از ناله من غفلت انصاف
گرداند بحيرت ورق خواب گران بحث
جمعيت گوهر نکشد زحمت امواج
(بيدل) بخموشان نکنند اهل زبان بحث



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید