شماره ٢١٤: وحشت مدعا جنون ثمر است

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
وحشت مدعا جنون ثمر است
ناله بال فشانده اثر است
سوختن نشه طراوت ماست
شمع از داغ خويش گل بسر است
شب عشرت غنيمت عفلت
مژه گر باز ميکنى سحر است
سنگ در دامن اميد مبند
فرصت آئينه دارى شرر است
ساز نوميدى اختيارى نيست
خامشى ناله شکسته پر است
نتوان خجلت مراد کشيد
اى خوش آن ناله ئى که بى اثر است
اشک گردام مدعاطلبى است
چشم ما از قماش گريه تر است
وضع اين بحر سخت بى پرواست
ورنه هر قطره قابل گهر است
سايه تا خاک پرتفاوت نيست
از بقا تا فنا همين قدراست
درد کامل دليل آزاديست
تا نفس ناله نيست در جگر است
همچو آئينه بسکه دلتنگيم
خانه ما برون نشين در است
(بيدل) از کلفت شکست منال
بزم هستى دکان شيشه گر است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید