شماره ١١٦: عاشقى مقدور هر عياش نيست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
عاشقى مقدور هر عياش نيست
غم کشيدن صنعت نقاش نيست
حسن محجوبى که ما را داغ کرد
گر قيامت فاش گردد فاش نيست
گر شوى آگه زآداب حضور
محرم خورشيد جز خفاش نيست
بى نيازى از تصنع فارغ است
بزم دل گسترده فراش نيست
گرد اوهام اندکى بايد نشاند
هستى آخر عرصه پرخاش نيست
شش جهت فرش است استغناى فقر
مفلسى در هيچ جا قلاش نيست
با تکلف مرگ هم ذلت کشى است
از کف گر بگذرى نباش نيست
نه فلک از شور بيمغزى پر است
اين مکان جز گنبد خشخاش نيست
چشم راحت چون نفس از دل مدار
خانه آئينه ات شب باش نيست
استقامت رفته گير از ساز شمع
سرکشى با هر که باشد پاش نيست
اى هوس مهمان خوان زندگى
غصه بايد خوردن اينجا آش نيست
در تغافل خانه ابروى اوست
(بيدل) آن طاقى که نقشش قاش نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید