شماره ١٠٨: صفاى حال ما مغشوش رنگيست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
صفاى حال ما مغشوش رنگيست
عدم را نام هستى سخت ننگيست
زقيد سخت جانيها مپرسيد
شرار ما قفس فرسود سنگيست
بهر جا بال عجز ما گشودند
پر پرواز نقش پاى لنگيست
نواهائى که دارد ساز زنجير
زشست شهرت مجنون خدنگيست
جهان گرد سويداى که دارد
زداغ لاله اين صحرا پلنگيست
سراپا بالم وازم عجز طاقت
چو گل پروازم از رنگى برنگيست
چو شمع از فکر هستى مى گدازم
بغل واکردن جيبم نهنگيست
شکستن ساقى بزم است هشدار
مى و مينا و جام اينجا ترنگيست
جهان جنس بد و نيکى ندارد
توئى سرمايه هر جا صلح و جنگيست
بيکتائى طرف گرديدنت چند
خيال انديشى آئينه زنگيست
نوا پرورده عجزيم (بيدل)
درين دريا خم هر موج چنگيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید