شماره ٨٧: شبکه شور بلبل ما ريشه در گلزار داشت

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
شبکه شور بلبل ما ريشه در گلزار داشت
بوى گل در غنچه رنگ ناله در منقار داشت
نغمه جولان صيد نيرنگ که زين صحرا گذشت
ترکش تير بتان فرياد موسيقار داشت
رخصت يک جنبش مژگان نداد آگاهيم
حيرت اينجا خواب پا از ديده بيدار داشت
عقده محرومى کس فکر جمعيت مباد
تا پريشان بود دل بوئى ززلف يار داشت
داغ بيدردى نشاند آخر بخاک تيره ام
بود زير چتر گل تا شمع در پا خار داشت
گر همه کفر است نتوان سر زهموارى کشيد
سبحه را ديديم طوف حلقه زنار داشت
عجز هم کافيست هر جا مقصد از خود رفتن است
سايه هستى تا عدم يک لغزش هموار داشت
صفحه ئى آتش زديم آئينه ها پرداختيم
سوختن چندين چراغان چشمک ديدار داشت
بوى گل صد انجمن بى پرده بود اما چه سود
التفات رنگ ما را در پس ديوار داشت
نارسائى صد خيال هرزه انشا ميکند
طينت بيکار ما را بيشتر در کار داشت
عمرها شد چون گهر تهمت کش بيدرديم
ياد اياميکه چشمم يکدو شبنم وار داشت
آسمانى از کف خاک اختراع غفلت است
(بيدل) از فخريکه ما داريم بايد عار داشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید