شماره ٧٣: سرنوشت روى جانان خط مشکين بوده است

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
سرنوشت روى جانان خط مشکين بوده است
کاروان حسن را نقش قدم اين بوده است
ما اسيران نو گرفتار محبت نيستيم
آشيان طاير ما چنگ شاهين بوده است
غافل از آواره گرديهاى اشک ما مباش
روزگارى اين بنات النعش پروين بوده است
راست نايد با عصاى زهد سير راه عشق
اين بساط شعله خصم پاى چوبين بوده است
شوخى اشکم مبيناد آفت پژمردگى
اين بهار بيکسى تا بود رنگين بوده است
عقده سر از تنم بى تيغ قاتل وانشد
باد صبح غنچه من دست گلچين بوده است
دل مصفا کردم و غافل که در بزم نياز
صاحب آئينه گشتن کار خودبين بوده است
پشت دست آئينه بادندان جوهر ميگزد
سايه ديوار حيرت سخت سنگين بوده است
غنچه گر ديديم و گلشن در گريبان ريختيم
عشرت سربسته از دلهاى غمگين بوده است
(بيدل) آن اشکم که عمرى در بساط حيرتم
از حرير پردهاى چشم بالين بوده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید