شماره ٦٨: سرشکم نسخه ديوانه کيست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
سرشکم نسخه ديوانه کيست
جگر آئينه دار شانه کيست
جنون مى جوشد از طرز کلامم
زبانم لغزش مستانه کيست
دلم گر نيست فانوس خيالت
نفس بال و پر پروانه کيست
زخود رفتم ولى بوئى نبردم
که رنگم گردش پيمانه کيست
خموشى ناله مى گردد مپرسيد
که آن ناآشنا بيگانه کيست
ندارد مزرع امکان دميدن
تبسم آبيار دانه کيست
نياورديم مژگانى فراهم
نمک پاش جگر افسانه کيست
شعورم رنگ گرداند از که پرسم
زخود رفتن ره کاشانه کيست
گداز دل که سيل خانمانهاست
عرق پرورده ديوانه کيست
دل عاشق باستغنا نيرزد
خموشى وضع گستاخانه کيست
به پيرى هم نفهميديم افسوس
که دنيا بازى طفلانه کيست
بدير و کعبه کارت چيست (بيدل)
اگر فهميده ئى دل خانه کيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید