شماره ٤٧: زندگى تمهيد اسباب فناست

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
زندگى تمهيد اسباب فناست
ما و من افسانه خواب فناست
غافلان تا چند سوداى غرور
جنس اين دکان همه باب فناست
مست و مخمور خيال از خود رويد
شش جهت يک عالم آب فناست
اينکه امواج نفس ناميده ايم
چون بخود پيچيده گرداب فناست
خاک دير و کعبه ام منظور نيست
اشک ما را سجده محراب فناست
خواه هستى و اشمر خواهى عدم
نغمه ها در رهن مضراب فناست
هر چه از دنيا و عقبى بشنوى
حرف نامفهوم القاب فناست
آنچه زين دريا نمى آيد بدست
گوهر تحقيق ناياب فناست
دور گردان يکدو دم ميدان کشيد
عمر شاگرد رسن ناب فناست
ما نفس سر مايگان پر بسمليم
پرفشانى عذر بيتاب فناست
تا ابد از نيستى نتوان گذشت
خاک اين وادى گل از آب فناست
(بيدل) از طور جنون غافل مباش
خاک بر سر کردن آداب فناست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید