شماره ٢٢: رنگ خون گلجوش زخم تيغ گلچين بوده است

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
رنگ خون گلجوش زخم تيغ گلچين بوده است
باغ تسليم محبت طرفه رنگين بوده است
عالمى از نرگست ايمان مستى تازه کرد
اين جنون پيمانه کافر صاحب دين بوده است
خاک گشت و فيض استقبال پا بوست نيافت
خواب پاى محمل اين مقدار سنگين بوده است
ما صفاى وقت از فيض خموشى يافتيم
بررخ آئينه ما گفتگو چين بوده است
از کشاکشهاى موج اين محيط آسوده ايم
آبروى گوهر ما کوه تمکين بوده است
کوهکن در تلخ کامى جوى شير ايجاد کرد
بر زبان تيشه گوئى نام شيرين بوده است
از شرر در آتش افتاده است نعل کوهسار
سنگ هم اينجا مقيم خانه زين بوده است
وصل جستم رفتن از خود شد دليل مقصدم
اين دعا را در شکست رنگ آمين بوده است
با همه شوخى خيالش را زدل پرواز نيست
خانه آئينه هم بسيار سنگين بوده است
برميان او نچربيد از ضعيفى پيکرم
عشق بيدرد اينقدرها ناتوان بين بوده است
حيرت محضيم (بيدل) هر کجا افتاده ايم
سرگرانيهاى ما آئينه بالين بوده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید