شماره ٢٥: يک گريبان نيست کز بيداد آن مه پاره نيست

غزلستان :: هاتف اصفهانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
يک گريبان نيست کز بيداد آن مه پاره نيست
رحم گويا در دل بى رحم آن مه پاره نيست
کو دلى کز آن دل بى رحم سنگين نيست چاک
کو گريبانى کز آن چاک گريبان پاره نيست
اى دلت در سينه سنگ خاره با من جور بس
در تن من آخر اين جان است سنگ خاره نيست
گاه گاهم بر رخ او رخصت نظاره هست
ليک اين خون گشته دل را طاقت نظاره نيست
جان اگر خواهى مده تا مى توانى دل ز دست
دل چو رفت از دست غير از جان سپردن چاره نيست
کامياب از روى آن ماهند ياران در وطن
بى نصيب از وصل او جز هاتف آواره نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید