در صفت مسجد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: جام جم

افزودن به مورد علاقه ها
اى گرامى بهشت مسجد نام
خلد خاصى ز روح جنت عام
شاه ديوارت، اى عمارت خير
بن و بيخ کنشت کنده و دير
از تو دين را نظام خواهد بود
در تو مهدى امام خواهد بود
نيم شب ديده مؤذن بام
ديده زين سوت صبح و زان سو شام
از ستونهات بيستون سنگى
وز طبقهات آسمان رنگى
به مسافر در اين سراى سرور
منبرت سدره را نموده ز دور
بتو گردون ارادت آورده
در تو گبران شهادت آورده
کرده هر شب ز گنبد نيلى
در هواى تو ماه قنديلى
زير اين قبه هاى خرگاهى
در عرق رفته گاو با ماهى
ز اوج مقصوره تو پيش ملک
اعتراف قصور کرده فلک
از شعاع تو در شب تيره
مسجد بصره را بصر خيره
طور در طورهاى بام تو درج
قاف در کاف گنبدت شده خرج
ماه نو مرغ وقت ساعت تو
جمع کروبيان جماعت تو
دين به پشتى روى ديوارت
کرده اسباب شرک را غارت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید