شماره ٧٧٥: دل از قضا به دست رضا داده ايم ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
دل از قضا به دست رضا داده ايم ما
عمرى است تا رضا به قضا داده ايم ما
هر چند از بلاى خدا مى رمند خلق
دل را به آن بلاى خدا داده ايم ما
روى تو روشن از نفس گرم ما شده است
آيينه را به آه جلا داده ايم ما
از خال او پناه به زلفش گرفته ايم
تن در بلا ز بيم بلا داده ايم ما
چون استخوان ما نشود آب از انفعال؟
رزق سگ ترا به هما داده ايم ما
حسن مجاز را به حقيقت گزيده ايم
در کعبه دل به قبله نما داده ايم ما
چون خار، رخت بر سر ديوار برده ايم
ترک بهار نشو و نما داده ايم ما
هستى ز ما مجوى که در اولين نفس
اين گرد را به باد فنا داده ايم ما
چندين هزار تشنه جگر را ازين سراب
چون موج، سر به آب بقا داده ايم ما
نتوان خريد عمر به زر، ورنه همچو گل
زر با سپر به باد صبا داده ايم ما
از يکدگر گونه نريزيم چون حباب؟
دربسته خانه را به هوا داده ايم ما
صائب ز روزنامه اقبال خويشتن
فردى به دست بال هما داده ايم ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید