شماره ٦٠٤: ز گريه سرکشى افزود آن پريوش را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
ز گريه سرکشى افزود آن پريوش را
که شعله ور کند اشک کباب، آتش را
ز چهره عرق آلود يار در عجبم
که کرده است چسان جمع، آب و آتش را؟
عنان نخل خزان ديده در کف بادست
چگونه جمع کنم اين دل مشوش را؟
مه به پرورش تن روان شود مشغول
مکن به جام سفالين شراب بى غش را
به بوالهوس مکن از روى التفات نگاه
به خاک ره مفکن تير روى ترکش را
ضرور تا نشود، لب به گفتگو مگشا
عنان کشيده نگه دار اسب سرکش را
مرا نهال اميد آن زمان شود سرسبز
که نخل موم کند ريشه در دل آتش را
به سيم و زر نشود حرص و آز کم صائب
که نيست از خس و خاشاک سيرى آتش را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید