شماره ٥٨٨: نداد عشق گريبان به دست کس ما را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
نداد عشق گريبان به دست کس ما را
گرفت اين مى پر زور، چون عسس ما را
اگر چه سگ به مرس مى کشند صيادان
کشيده است سگ نفس در مرس ما را
تمام روز ازان همچو شمع، خاموشيم
که خرج آه سحر مى شود نفس ما را
فغان که منزل دور و دراز وادى عشق
نکرد دل تهى از ناله چون جرس ما را
خراب حالى ما لشکرى نمى خواهد
بس است آمدن و رفتن نفس ما را
ترا که پاى گلى هست، مى به ساغر کن
که زهد خشک کشيده است در قفس ما را
به گرد خاطر ما آرزو نمى گرديد
لب تو ريخت به دل رنگ صد هوس ما را
اگر چه در قفس افتاده ايم از گلزار
ز گل نمى گسلد رشته نفس ما را
شکسته بال و پرانيم، جاى آن دارد
که باغبان کند از چوب گل قفس ما را
غريب گشت چنان فکرهاى ما صائب
که نيست چشم به تحسين هيچ کس ما را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید