شماره ٥٧٧: نگاه دار سر رشته حساب اينجا

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
نگاه دار سر رشته حساب اينجا
که دم شمرده زند بحر از حباب اينجا
سر از دريچه گوهر برآورى فردا
اگر چو رشته بسازى به پيچ و تاب اينجا
ز سيل حادثه صحرا و کوه در سفرست
چه واکشيده اي، اى خانمان، خراب اينجا
در آفتاب قيامت نمى شوى سيراب
ز تشنگى نشود تا دل تو آب اينجا
بکوش و گردن خود را ز بند کن آزاد
چه سود ازين که شوى مالک الرقاب اينجا
اگر حجاب کنى از خدا، فرشته شوى
چنين که مى کنى از مردمان حجاب اينجا
جواب را نتوان فکر کرد روز سؤال
چو هست فرصتي، آماده کن جواب اينجا
در آفتاب قيامت چه کار خواهى کرد؟
اگر به سايه گريزى ز آفتاب اينجا
نثار جيب صدف کن، به شوره زار مريز
ترا که آب گهر هست چون سحاب اينجا
براى روزى آن نشأه نيز فکرى کن
بس است، چند کنى فکر نان و آب اينجا؟
توان به ساغر تبخاله آب کوثر خورد
بساز با جگر تشنه چون سراب اينجا
ترا ز معنى اگر هست بهره اى صائب
ز پوست جامه خود ساز چون کتاب اينجا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید