شماره ٤٦١: مدار از دامن شب دست وقت عرض مطلب ها

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مدار از دامن شب دست وقت عرض مطلب ها
که باشد بادبان کشتى دل دامن شب ها
چه محو ناخدا گرديده اي، اى از خدا غافل؟
ندارد اين سفر باد مرادى غير ياربها
ز بى دردان علاج درد خود جستن به آن ماند
که خار از پا برون آرد کسى با نيش عقرب ها
مرا از قيد مذهبها برون آورد عشق او
که چون خورشيد طالع شد نهان گردند، کوکبها
نمى دانم چه در سر دارد آن معشوق بى پروا
که مذهبها گرفت از شوخى او، رنگ مشرب ها
چنين گر رهزن اطفال خواهد شد جنون من
به اندک فرصتى دربسته خواهد ماند مکتب ها
حجاب عشق اگر مانع نگردد مى توان ديدن
خط نارسته را چون رشته گوهر ازان لبها
ز شوق گوشه چشم تو اى جان جهان، تا کى
درين صحراى وحشت توتيا گردند قالبها؟
کسى کز مطلب خود بگذرد حاجت روا گردد
ازان صائب ز خاک اهل حق يابند مطلب ها



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید