شماره ٤٣٩: ز اسرار حقيقت بهره ور کن عشقبازى را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
ز اسرار حقيقت بهره ور کن عشقبازى را
به طفلان واگذار اين ابجد عشق مجازى را
به استغناى مجنون حسن ليلى برنمى آيد
که ناز نازنينان است در سر، بى نيازى را
اگر دارى دل پاکى درآ در حلقه مستان
که اينجا آبرويى نيست دامان نمازى را
خمار درد نوشان را مى ناصاف مى بايد
توان در خاکسارى يافت ذوق خاکبازى را
به چشم دور گردان جلوه ديگر کند منزل
شکوه کعبه باشد در نظر کمتر حجازى را
به صد افسانه عمر ابد کوته نمى گردد
مگر از زلف او دارد شب هجران درازى را؟
گل روى بتان از آه من شد آتشين صائب
ز من دارد نسيم صبح اين گلشن طرازى را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید