شماره ٣٩٧: مکن يارب گران در منتهاى عمر گوشم را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مکن يارب گران در منتهاى عمر گوشم را
سبک زين بار سنگين ساز با اين ضعف دوشم را
گران کردن مروت نيست بار ناتوانان را
به فضل خويشتن تخفيف فرما ثقل گوشم را
چو من از عيب مردم ديده باريک بين بستم
به عيب خويش بينا کن دو چشم عيب پوشم را
مرا ذکر خفى تلقين کن از لطف نهان خود
مکن بازيچه گفتار، لبهاى خموشم را
درين ميخانه چون خم تا تن خاکى است پا بر جا
به کام دل رسان يارب شراب خامجوشم را
ز بيهوشى عنان نفس سرکش مى رود از کف
مگردان زير دست خواب غفلت، مغز هوشم را
نصيب حق شناسان ساز شهد گفتگوى من
مگردان رزق کافر نعمتان دهر، نوشم را
حبابى چون کشد بر سر محيط بيکرانى را؟
به خورد باده ظرفى ده دل خونابه نوشم را
ز سردى هاى دوران نيست صائب بر دلم بارى
نه آن ديگم که مانع گردد آب سرد، جوشم را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید