شماره ٣٩٤: نه آسان است بر گردن گرفتن کار عالم را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
نه آسان است بر گردن گرفتن کار عالم را
سليمان بار ديگر چون گرفت از ديو خاتم را؟
دل روشن اسير رنگ و بو هرگز نمى گردد
در آتش مى گذارد لاله و گل نعل شبنم را
به آسانى به دست آورده اى دامان درويشى
چه مى دانى ز درويشى چه لذتهاست ادهم را؟
اگر دست زنان مصر شد قطع از مه کنعان
بريد از هر دو عالم آن پسر مردان عالم را
شود محشور در سلک بخيلان در صف محشر
اگر شهرت ز احسان مطلب افتاده است حاتم را
مى گلرنگ پيران را به حال خويش مى آرد
نشاط عيد اگر از ماه نو بيرون برد خم را
ز چشم بد خرابات مغان را حق نگه دارد!
که دارد در بط مي، شير مرغ و جان آدم را
دمى دارد مى پا در رکاب زندگى صائب
به غفلت مگذران تا مى توان زنهار اين دم را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید