شماره ٢٧٥: پيش خرمن دست کى چون خوشه چين داريم ما؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
پيش خرمن دست کى چون خوشه چين داريم ما؟
تنگدستى را نهان در آستين داريم ما
نان جو بر سفره ما گر نباشد، گو مباش
نعمتى همچون زبان گندمين داريم ما
چين پيشانى بود شيرازه اوراق دل
پاس دل چون غنچه از چين جبين داريم ما
گر چه ما را نيست بر روى زمين ويرانه اى
خانه ها چون گنج در زير زمين داريم ما
از گريبان گل بى خار اگر سر بر زنيم
خار در چشم از نگاه دوربين داريم ما
نوخطى پيوسته ما را هست در مد نظر
بر جگر دايم خراشى چون نگين داريم ما
نيست غير از نقش پاى دشت پيمايان عشق
آشنارويى که در روى زمين داريم ما
جان نثار طلعت خورشيدرويان مى کنيم
تا نفس بر لب چو صبح راستين داريم ما
چون به سير لامکان از خويشتن راضى شويم؟
همچو همت، توسنى در زير زين داريم ما
صاحب نامند از ما عالم و ما تيره روز
طالع برگشته نقش نگين داريم ما
دورباش نقطه وحدت عنان تاب دل است
ورنه چون پرگار پايى آهنين داريم ما
نيست صائب دست بر ما خاکمال چرخ را
تا غبار خاکسارى بر جبين داريم ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید