شماره ٢٦٨: در نظرها گر چه بيکاريم در کاريم ما

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
در نظرها گر چه بيکاريم در کاريم ما
همچو مرکز پاى برجاييم و سياريم ما
آب و گل کى مى شود صاحب بصيرت را حجاب؟
همچو چشم دام، زير خاک بيداريم ما
طوطى از گفتار در زنگ قساوت غوطه زد
از سيه کارى همان سرگرم گفتاريم ما
کام تلخى را ثمر هرگز ز ما شيرين نشد
بر زمين چون سرو از بى حاصلى باريم ما
حفظ صورت عاقبت بين را دعاى جوشن است
در ميان زنگيان، آيينه تاريم ما
گر چه ما را نيست وزنى در نظرها چون حباب
قدر ما اين بس که دريا را هواداريم ما
سبزه خوابيده، زير سنگ قامت راست کرد
از گرانجانى همان در زير ديواريم ما
سينه اش را از خدنگ آه، جوشن کرده ايم
هر چه با ما مى کند، گردون سزاواريم ما
کوه غم بر خاطر آزاده ما بار نيست
خنده رو چون کبک در دامان کهساريم ما
هيچ کس را دل نمى سوزد به درد ما، مگر
در سواد آفرينش چشم بيماريم ما؟
خود درآزاريم و از ما ديگران هم در عذاب
در حريم ميکشان صائب چو هشياريم ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید