شماره ٢٣١: آه از زنگ کدورت پاک سازد سينه را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
آه از زنگ کدورت پاک سازد سينه را
مى شود روشن ز خاکستر سواد آيينه را
گر مى روشن کند از مشرق مينا طلوع
صبح شنبه مى توان کردن شب آدينه را
مى توان در سينه روشن ضميران روى ديد
آب مى سازد فروغ اين گهر گنجينه را
زندگانى با فشار قبر کردن مشکل است
پاک کن از صفحه خاطر غبار کينه را
ديده آيينه را جوهر بود موى زياد
پاک کن چون صوفيان از علم رسمى سينه را
با بصيرت، چشم ظاهربين نمى آيد به کار
روزنى حاجت نباشد خانه آيينه را
چون زره زير قبا، پوشيده از مردم کنند
موشکافان طريقت خرقه پشمينه را
خرقه پوشي، بر دو عالم آستين افشاندن است
چون گدايان رقعه حاجت مکن هر پينه را
در غم فردا سرآمد شادى امروز ما
ياد شنبه تلخ بر طفلان کند آدينه را
نيست صائب علم رسمى سينه صافان را به کار
مى کند مغشوش، جوهر صفحه آيينه را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید