شماره ٢٠٠: جا به عرش دوش خود دادم سبوى باده را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
جا به عرش دوش خود دادم سبوى باده را
فرش کردم در ره مى دامن سجاده را
چون سبو تا هست نم از زندگى در پيکرت
دستگيرى کن مى آشامان عاشق باده را
اين سخن را سرو مى گويد به آواز بلند
جامه از پيکر برويد مردم آزاده را
روز و شب از صافى خاطر کدورت مى کشم
ما چه مى کرديم چون آيينه لوح ساده را؟
نقطه قاف قناعت دانه من گشته است
بال عنقا بادزن زيبد من افتاده را
زهد و مستى را به هم پيوند جانى داده ام
بسته ام بر دامن خم دامن سجاده را
صائب آن ابرو کمان رو بر هدف افکند تير
ديگر از بهر چه دارى سينه بگشاده را؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید