شماره ٩٧: مرکز خاک است گردون آسمان عشق را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مرکز خاک است گردون آسمان عشق را
لامکان يک پله باشد آستان عشق را
تا چه آيد، روشن است، از دست اين يک قبضه خاک
چرخ نتوانست زه کردن کمان عشق را
گفتگوى عاشقى لاحول بى دردان بود
عقل نتواند شنيدن داستان عشق را
پيش ازين اينجا نمک را قيمت الماس بود
شور من کان ملاحت ساخت خوان عشق را
روز و شب ظاهر به داغ کهنه و نو مى شود
نيست ماه و آفتابى آسمان عشق را
گرم رفتارى چراغ پيش پاى ما بس است
مشعل ديگر چه حاجت کاروان عشق را
آسمان را رعشه هيبت به خاک انداخته است
کيست تا بر سر کشد رطل گران عشق را
خاک را چون باد نعل جستجو در آتش است
نيست آسايش زمين و آسمان عشق را
شکرلله صائب از اقبال همت، عاقبت
مهربان خويش کردم قهرمان عشق را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید