شماره ٢٥٠: من آنکسم که ندارم بجز گنه کارى

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
من آنکسم که ندارم بجز گنه کارى
کجاست خود چو من اندر جهان گنهکارى
بهر که مينگرم تخم خير ميکارد
چو من نديده کسى در جهان تبه کارى
منم که در همه عالم نديده است کسى
چو من بدست هوا و هوس گرفتارى
خراب گشته مهر جمال مهروئى
ز پا فتاده ز دست هواى دلدارى
دريغ عمر عزيزم که ميشود ضايع
در آرزوى وصال بت جگر خوارى
ستمگرى صنمى شوخ ديده اى کاو را
بجز جفا و ستم نيست روز و شب کارى
بهيچ يار مده دل حسين و رنج مکش
که نيست در همه عالم بکام دل يارى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید