شماره ٢٤١: روانى نقد جان درباز اگر سوداى ما دارى

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
روانى نقد جان درباز اگر سوداى ما دارى
چو شمع از تاب دل بگداز اگر پرواى ما دارى
شهنشاه جهان گردد غلام بنده فرمانت
چو بر منشور آزادى خط طغراى ما دارى
چو از کبر و ريا رستى جمال کبريا بينى
بدان چشمى که نورانى ز خاک پاى ما دارى
سر رشته بدستم ده مزن دم پاى از سرکن
اگر تو رأى غواصى در اين درياى ما دارى
بهر سو چند ميپوئى چو مقصد کوى عشق آمد
چرا يار دگر جوئى چو دل جوياى ما دارى
بچشمت ميل غيرت کش که غيرى در نظر نايد
اگر تو ميل ديدار جهان آراى ما دارى
بهر کس دل چو ميبندى نمى بينى که در عالم
بحسن و لطف و زيبائى کجا همتاى ما دارى
جراحتهاى اين ره را چو راحتها شناس ار تو
هواى بزم روح افزاى راحت زاى ما دارى
حسينا چون گداطبعان بهر مى لب نيالائى
اگر تو ذوق سرمستى از اين صهباى ما دارى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید