اى عشق منم از تو سرگشته و سودائى
وندر همه عالم مشهور بشيدائى
در نامه مجنون تا از نام من آغازند
زين بيش اگر بردم سر دفتر دانائى
اى باده فروش من سرمايه جوش من
از تست خروش من من نايم و تو نائى
سرمايه ناز از تو هم اصل نياز از تو
هم وامق شيدائى هم دلبر عذرائى
گر زندگيم خواهى بر من نفسى در دم
من مرده صد ساله تو جان مسيحائى
اول تو و آخر تو ظاهر تو و باطن تو
مستور ز هر چشمى در عين هويدائى
تيرى ستم اندوزى بر ديده من دوزى
آخر چه جگر سوزى يارب چه دلارائى
پروانه صفت سوزان از شوق فشانم جان
تا گوئيم اى جانان تو سوخته مائى