شماره ٢٠٧: پاى خيال سست شد در طلب وصال تو

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
پاى خيال سست شد در طلب وصال تو
کاش بخواب ديدمى يکنفسى خيال تو
آه که کى سپردمى راه بکوى کبريا
گر نشدى دليل من پرتوى از جمال تو
هر که ز روى مسکنت خاک ره طلب نشد
محرم راز کى شود در حرم جلال تو
بلبل جان گسسته دم بى گل سورى رخت
طوطى طبع بسته لب بى شکر مقال تو
از لب روح بخش تو آب زلال ميچکد
بو که بکام دل چشم چاشنى زلال تو
دام شکار جان من سلسله هاى طره ات
دانه طاير دلم نقش خيال خال تو
چند ز گفتگو حسين هان رخ است و جان و سر
حال بجو که هرزه است اين همه قيل و قال تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید