شماره ١٩٢: بازم به نازى شاد کن اى نازنين دلدار من

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بازم به نازى شاد کن اى نازنين دلدار من
مرهم ز زخم عشق نه بر سينه افکار من
اى آتش عشق خدا سوزان تن خاکى ما
وى صرصر وحدت بيا بر باد ده آثار من
در راه وحدت اى شمن زنار شد هستى من
شمشير سبحانى بزن تا بگسلد زنار من
قدرى که دارم زاب و گل خارست در گلزار دل
اى گل ز رخسارت خجل آتش بزن در خار من
تو شمع و من پروانه ام تو بحر و من دردانه ام
در خويشتن بيگانه ام باشد که باشى يار من
تيغى بکش تا سر نهم وز ذوق رويت جان دهم
عشاق کشتن کار تو مشتاق مردن کار من
جنت نباشد گلشنى در ساحت گلزار دل
اى گل ز رخسارت خجل در جان آتش بار من
گر سر دل گويم دمى آشفته گردد عالمى
در اين جهان کو محرمى تا بشنود اسرار من
بس کن حسين از گفتگو با کس مگو اسرار هو
لب تشنه اى بايد که او نوشد دمى گفتار من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید