شماره ١٤٤: بوئى ز گلستان تو ما چون بشنيديم

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بوئى ز گلستان تو ما چون بشنيديم
از خود برميديم و بدانسوى دويديم
از بال و پر خويش چو کرديم تبرا
با بال و پر عشق در آن راه پريديم
عمرى چو در آن باديه سرگشته بگشتيم
آخر بحريم حرم وصل رسيديم
اى واى که چون حلقه بر آن در بنشستيم
وز صدر سرا بانگ درآئى نشنيديم
چون بار ندادند و درى هم نگشادند
فرياد و فغان از دل آشفته کشيديم
گفتند حسين از چه فغان است و خروش ست
ما خلوت خاص از پى هرکس نگزيديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید