شماره ١٠٥: صباح عيد ز بهر صبوح برخيزند

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
صباح عيد ز بهر صبوح برخيزند
بر آتش دل ما آب زندگى ريزند
بحال گوشه نشينان بغمزه پردازند
هزار فتنه بهر گوشه اى برانگيزند
نفس نفس چو مسيحا ز لب شفا بخشند
زمان زمان بجفا چون زمانه بستيزند
چو عشق کشته خود را حساب تازه دهد
ز کشته گشتن خود عاشقان نپرهيزند
کسى ز خويش چو ره در حريم يار نه برد
ز باده مست شوند و ز خويش بگريزند
چو لوح عالم علوى قرارگاه شماست
در اين رصدگه خاکى چو مى برانگيزند
حسين چون ز هواى حبيب خاک شود
عبير و عطر بهشتى ز خاکش آميزند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید