شماره ٦٨: جان فداى آنکه ما را بى مهابا ميکشد

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
جان فداى آنکه ما را بى مهابا ميکشد
کشته را جان ميدهد پنهان و پيدا ميکشد
تير دلدوز خدنگ غمزه خونريز خود
سوى ديگر ميکشد آنشوخ و ما را ميکشد
آن قد و بالا بلاى جان عاشق شد بلى
چون بلاى ناگهان آيد ز بالا ميکشد
تا بود فردا ميان گشتگان عشق دوست
عاشق آن نازنين خود را بعمدا ميکشد
کشتنش آب حيات عاشقان آمد از آن
زنده ميگردم من آشفته دل تا ميکشد
ديگران را گر تقاضا ميکند مير اجل
عاشق بيچاره خود را بى تقاضا ميکشد
گر بقصد کشتن آيد دوست منعش کم کنيد
تا حسين خسته را بکشد که زيبا ميکشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید