شماره ٧

غزلستان :: سیف فرغانی :: قصايد و قطعات

افزودن به مورد علاقه ها
ايا مستوفى کافى که در ديوان سلطانان
بحل و عقد در کارست بخت کامکار تو
گدايى تا بدان دستى که اندر آستين دارى
عوانى تا بانگشتى که باشد در شمار تو
قلم چون زرده مارى شد بدست چون تو عقرب در
دواتت سله مارى کزو باشد دمار تو
خلايق از تو بگريزند همچون موش از گربه
چو در ديوان شه گردد سيه سر زرده مار تو
تو اى بيچاره آنگاهى بسختى در حساب افتى
کزين دفتر فرو شويند نقش چون نگار تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید